انقلاب در تفکر طراحی: یکدلی روانشناسی آدلری را به قلب فرآیند طراحی خود بیاورید

۱۳ خرداد ۱۴۰۳  ·   زمان مطالعه 6 دقیقه


در دنیای نوآوری، همدلی حرف اول را می زند. این مفهوم، زیربنای فرآیند تفکر طراحی است و همچنین یک اصل بنیادی در روانشناسی آدلری است. اما برای اینکه واقعاً بتوانیم از پتانسیل آن بهره برداری کنیم، باید عمیق تر کاوش کنیم. همدلی (Empathy) در این حوزه‌ها به چه معناست؟ چگونه می توانیم از قدرت آن برای ایجاد محصولات و راه‌حل‌های تاثیرگذار که در سطح عمیقی با کاربران را درگیر خود کند، استفاده کنیم؟ در این نوشته، با استفاده از روانشناسی آدلری تلاش خواهم کرد تا مفهوم همدلی در فرآیند تفکر طراحی را روشن کنم تا بتوان آن را به درستی اجرا کرد و محصولات انسان‌-محور اثر گذار تولید کرد. چرا که مصاحبه با کاربران و پر کردن بوم‌های سفر مشتری و کارهایی از این دست تا زمانی که معنی واقعی هم‌دلی درک و وجدان نشود کارایی نخواهد داشت.

توضیح برای استفاده از واژه «یکدلی» به جای «همدلی» در ترجمه Empathy به فارسی:

در مترجمه ها و منابع فارسی، اغلب واژه همدلی به عنوان معادل empathy استفاده می‌شود، اما به باور من، «یکدلی» ممکن است ترجمه دقیق‌تری باشد که با ذات واقعی empathy همخوانی دارد. در واقع، empathy به معنای به اشتراک‌گذاری احساسات یا هماهنگی با کسی در حالت‌های احساسی می‌باشد، در حالی که یکدلی تاکید بر این دارد که که برای یکدل بودن با دیگری، احساسات او را مثل تجربه خودتان درک می‌کنید. حوزه اثر این مفهوم «یکدلی» فراتر از همدلی می‌رود و شامل همدلی، همدردی و همسویی عمیق عاطفی می‌شود. استفاده از «یکدلی» به عنوان ترجمه بهتری برای empathy، یکی بودن و اشتراک انسانی که در همدلی پنهان است، را بیان می‌کند. این ارتباط عاطفی که همدلی را شامل می‌شود عمق و غنای آن را نشان می‌دهد. این یک تغییر کوچک اما مهم در زبان است که می‌تواند به درک بهتر و عمیق‌تر empathy در تفکر طراحی‌ منجر شود.

درک یکدلی در روانشناسی آدلری

آلفرد آدلر (۱۸۷۰-۱۹۳۷)، یکی از پیشگامان روانشناسی، بر اهمیت یکدلی به عنوان عنصری بنیادین از علاقه اجتماعی (Gemeinschaftsgefühl) تأکید کرده است. یکدلی در این معنا فراتر از درک صرف احساسات دیگران است؛ بلکه شامل ارتباط عمیق با تجربیات آن‌ها و پرورش حس همبستگی و حمایت متقابل می‌شود. آدلر بر این باور بود که یکدلی واقعی به افراد کمک می‌کند تا اعتماد بسازند، دوستی‌های قوی ایجاد کنند و به جامعه به طور مثبت کمک کنند.

 آلفرد آدلر در بوستون آمریام سال ۱۹۳۵.  (Photo by Imagno/Getty Images) 

یکدلی در تفکر طراحی

در تفکر طراحی، یکدلی مرحله‌ای بسیار مهم است. یکدلی یعنی غوطه‌ور شدن در زندگی کاربران برای درک نیازها، نگرانی‌ها و آرزوهایشان است. این کار نوعی مشاهده‌ سطحی نیست، بلکه اهمیت آن در تعامل عمیق با تجربیات کاربران است. با درک واقعی کاربران، می‌توانیم محصولات و خدماتی طراحی کنیم که نیازهای آن‌ها را به شکل معناداری برآورده کند.

یکدلی، در واقع قلب تفکر طراحی است. طراحان با استفاده از همدلی می‌توانند خود را جای کاربران بگذارند و دنیا را از چشم آن‌ها ببینند. یکدلی مهارتی است که باید آموخته و تمرین شود. طراحان با استفاده از روش‌های مختلف مانند مصاحبه، مشاهده، گوش دادن فعال و غوطه‌وری در تجربیات کاربران، می‌توانند این مهارت را در خود پرورش دهند.

مزایای استفاده از یکدلی در تفکر طراحی:

۱. درک عمیق‌تر از کاربران: همدلی به طراحان کمک می‌کند تا نیازها، خواسته‌ها و انگیزه‌های واقعی کاربران را درک کنند.
۲. خلق محصولات کاربرپسند: محصولاتی که با استفاده از همدلی طراحی شده‌اند، به طور واقعی نیازهای کاربران را برآورده می‌کنند و برای آنها جذاب هستند.
۳. افزایش اعتماد و وفاداری به برند: زمانی که کاربران احساس می‌کنند که طراحان آنها را درک می‌کنند، به برند و محصولات آن اعتماد بیشتری می‌کنند.
۴. نوآوری: همدلی می‌تواند منجر به ایده‌های جدید و خلاقانه برای حل مسائل شود.

در واقع یکدلی کلید خلق محصولاتی است که به طور واقعی برای کاربران مفید و ارزشمند هستند. با درک عمیق‌تر از کاربران، طراحان می‌توانند محصولاتی را خلق کنند که نه تنها نیازهای کاربران را برآورده می‌کند، بلکه زندگی آنها را نیز ارتقا می‌بخشد.

ارتباط یکدلی آدلری با تفکر طراحی

۱. ایجاد روابط واقعی

همانطور که یکدلی آدلری از ما می‌خواهد که واقعاً با دیگران ارتباط برقرار کنیم، مرحله یکدلی در تفکر طراحی نیز خواستار تعامل اصیل با کاربران است. این به معنای فراتر رفتن از نظرسنجی‌ها و پرسشنامه‌هاست. زمان خود را با کاربران خود بگذرانید، رفتارهای آن‌ها را مشاهده کنید و به داستان‌های زندگی آن‌ها گوش دهید. درک پیش‌زمینه و تجربیات آن‌ها به شما کمک می‌کند تا راه‌حل‌هایی طراحی کنید که عمیقاً با نیازهای کاربران همسو باشد.

۲. پرورش اعتماد

اعتماد، زیربنای هر دو روانشناسی آدلری و تفکر طراحی است. هنگامی که کاربران احساس درک شدن و ارزش‌ داشتن می‌کنند، به احتمال زیاد به محصولات و خدمات شما اعتماد می‌کنند. در فرآیند طراحی خود، فضایی ایجاد کنید که کاربران در آن احساس راحتی کنند تا افکار و احساسات واقعی خود را به اشتراک بگذارند. این گشودگی منجر به بینش‌هایی می‌شود که برای ایجاد طراحی‌های تاثیرگذار ضروری هستند.

مراحل ایجاد یکدلی و گام‌های رسیدن به اعتماد

روانشناسی آدلری سطوح مختلفی از ایجاد یکدلی را ترسیم می‌کند که هر کدام به توسعه اعتماد کمک می‌کند:

۱. آگاهی اولیه
در این سطح اولیه، یکدلی شامل شناسایی و درک احساسات دیگران است. در تفکر طراحی، این به معنای شناسایی نیازهای اساسی و نقاط ضعف کاربران شماست. از مصاحبه‌ها و مشاهدات مستقیم برای جمع‌آوری بینش در مورد تجربیات آن‌ها استفاده کنید.

۲. گوش دادن فعال
با حرکت عمیق‌تر، گوش دادن فعال شامل تعامل کامل با گوینده، نشان دادن علاقه و ارائه بازخوردی است که نشان‌دهنده درک حرف‌های مخاطب است. برای این کار، پرسش‌های باز بپرسید و در مورد آنچه کاربران به شما می‌گویند فکر کنید تا مطمئن شوید که واقعاً دیدگاه آن‌ها را درک کرده‌اید.

۳. گرفتن دیدگاه 
این سطح نیاز به این دارد که خود را جای کاربران خود بگذارید و دنیا را از چشم آن‌ها ببینید. این یعنی درک تجربیات، انگیزه‌ها و چالش‌های زندگی آن‌ها در سطح عمیق‌تر است. از نقشه‌ یکدلی (Empathy Map) و سفر کاربر (User Journey) برای تجسم و یکدلی با تجربیات آن‌ها استفاده کنید.

۴. پژواک عاطفی
در این مرحله، یکدلی نه تنها شامل درک، بلکه همسو شدن با احساسات دیگران نیز می‌شود. این کار طور عمیقی بر تصمیمات طراحی شما تأثیر می‌گذارد. برای به تصویر کشیدن چشم‌انداز احساسی کاربران خود، از داستان‌سرایی و پرسونا استفاده کنید.

۵. اقدام دلسوزانه
عمیق‌ترین سطح یکدلی در روانشناسی آدلری بر اساس درک و ارتباطی است که ساخته‌اید، عمل کردن است. این کار یعنی طراحی راه‌حل‌هایی که نه تنها نیازهای عملکردی را برطرف می‌سازد، بلکه از نظر عاطفی و اجتماعی نیز از کاربران شما حمایت می‌کند.

نکات عملی برای به کارگیری یکدلی آدلری در تفکر طراحی

۱. فعلانه گوش دهید: هنگام تعامل با کاربران، تمرین گوش دادن فعال را داشته باشید. به کلمات، احساسات و زبان بدن آن‌ها توجه کنید. با تأمل در احساسات و تایید تجربیاتشان، یکدلی نشان دهید.

۲. خود را در دنیای کاربر غرق کنید: زمانی را در محیط‌هایی که کاربران شما در آن زندگی و کار می‌کنند، بگذرانید. این غوطه‌وری زمینه ارزشمندی را فراهم می‌کند و به شما کمک می‌کند تا چالش‌هایی را که در سطح عمیق‌تر با آن‌ها مواجه می‌شوند، درک کنید.

۳. گفتگوی باز و آزاد را تقویت کنید: فضایی را ایجاد کنید که کاربران در آن احساس امنیت کنند تا افکار و احساسات واقعی خود را بیان کنند. از سوالات با پایان باز استفاده کنید و نسبت به تجربیات آنها کنجکاو باشید.

۴. با مخاطب همکاری کنید: کاربران را در فرآیند طراحی مشارکت دهید. با آنها راه‌حل‌هایی را هم خلق کنید و برای نظرات آن‌ها ارزش قائل باشید. این رویکرد مشارکتی تضمین می‌کند که محصول نهایی واقعاً نیازهای آن‌ها را برآورده کند.

۵. درباره‌ یکدلی خود تأمل کنید: به طور منظم در مورد توانایی خود برای یکدلی کردن تأمل کنید. در نظر بگیرید که چگونه سوگیری‌ها و پیش‌فرض‌های شما ممکن است بر درک شما از کاربران تأثیر بگذارد. برای روبرو شدن با هر چالش طراحی با دیدگاهی تازه تلاش کنید.

برای درک بهتر طراحی همدلانه، این مقاله را مطالعه کنید: طراحی همدلانه: اولین مرحله تفکر طراحی

نتیجه‌گیری

با ادغام یکدلی عمیق و اصیلی که در روانشناسی آدلری وجود دارد در فرآیند تفکر طراحی، می‌توانیم محصولاتی را خلق کنیم که واقعاً برای کاربران ارزش خلق کنند. این رویکرد بینارشته‌ای نه تنها توانایی ما را برای پیدا کردن راه‌حل‌های نوآرانه برای مسئله‌ها افزایش می‌دهد، بلکه تضمین می‌کند که طراحی‌های ما تأثیر معناداری روی زندگی کاربران داشته باشند. زمانی که یکدلی، بر اساس مراحل ترسیم شده توسط آدلر ایجاد شود، منجر به اعتماد و بوجود آمدن روابط قوی‌تر و عمیق‌تری با کاربران می‌شود.

شما هم نظرتان را بیان کنید:

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. موارد الزامی با * نشانگذاری شده اند.

*

*