۳ مرداد ۱۴۰۱  ·   زمان مطالعه 3 دقیقه

چگونه برند خود را در دل نسل Z جا کنید؟


در نوشته قبلی به طور مفصل به ویژگی‌های نسل Z و اثراتی که بر روی جامعه و اقتصاد و سیاست خواهند گذاشت پرداختم. با توجه به استقبال زیاد مخاطبان گرامی خوشفکری از نوشته قبلی، در ادامه مطالب تکمیلی دیگری هم منتشر خواهم کرد. اگر آن نوشته را نخوانده‌اید پیشنهاد می‌کنم برای درک بهتر مطالب پیش رو، اول نگاهی به آن بیاندازید.

اما اکنون در این نوشته به ۴ نکته و توصیه کاربردی برای کسب و کارها و برندها در جذب مشتریان نسل Z یا همان دهه هشتادی‌ها خواهم پرداخت.

 

۱. نسبت به رخدادهای مهم، فوراً موضع درست بگیرید.

فعالان اقتصادی می‌گویند نسل زد تشخیص می‌دهد که چگونه انتخاب‌های‌شان نه تنها بر خود، بلکه بر جامعه و کل زمین تاثیر می‌گذارد. برای مثال آن‌ها تغییرات آب و هوایی را درک می‌کنند. توجه‌شان به ناعدالتی‌ها و تهدیدات بزرگ جهانی جلب شده است و این بدان معناست که توجه و پول آن‌ها به سمت برندهایی می‌رود که به ارزش‌های اخلاقی و انسانی پای‌بند هستند و مستقیما در مورد موضوعات مهم موضع می‌گیرند.

اعضای این نسل به‌ویژه به دنبال برندهایی هستند که به خیریه‌ها و برنامه‌های عام‌المنفعه کمک مالی می‌کنند و در برابر بلایای طبیعی و بی‌عدالتی بی‌کار و ساکت نمی نشینند.

این مصرف‌کنندگان انتظار دارند که برندها یک «موضع» داشته باشند. آن‌ها می‌خواهند از برندی خرید کنند که نسبت به اتفاقات و اوضاع جامعه و جهان حرفی برای گفتن داشته باشند. دلایل منطقی بیاورند و حرف واضح و مشخصی در مورد آن موضوعات خاص بزنند.

این یعنی کسب و کارها باید حضور فعالتری در عرصه عمومی و جامعه داشته باشند و نسبت به رخدادها موضع مناسب و سریع بگیرند.

۲. نسل Z را در محتوای مفید و آگاهی‌بخش از محصولات و خدمات‌تان غرق کنید.

این نسل به صورت جدی در مورد محصولات و خدماتی که استفاده کرده است و شرکت سازنده آن در شبکه‌های اجتماعی نظر و بازخورد می‌دهد و به نظرات دیگران هم اهمیت می‌دهد.

این نسل، یک نسل واقع‌بین از مصرف‌کننده‌ها هستند و انتظار دارند قبل از هر خریدی، به اطلاعات زیادی دسترسی داشته باشد و آن چیزی را که می‌خواهند بخرند حسابی ارزیابی کنند. تعداد و حجم بالای فعالیت صفحات شرکت‌های بزرگ و اینفلوئنسرهای‌شان در رسانه‌های اجتماعی مانند اینستاگرام و تیک تاک را می‌توان گواهی بر این موضوع گرفت.

این یعنی کسب و کارها باید تا می توانند از طریق کانال های ارتباطی مناسب، اطلاعات کافی را در اختیار مشتریان قرار دهند.

۳. شخصیت منحصر به فردشان را به رسمیت بشناسید و از فردگرایی آن‌ها استقبال کنید.

برای این نسل فردگرا، مصرف، خود نوعی ابزار وجود و بیان خود است. بنابراین لزوما خرید از یک برند مشهور برای اینکه آن ها را آدم های باکلاس و ارزشمندی نشان دهد برایشان ملاک نیست. آن‌ها خواهان محصولات شخصی‌سازی شده هستند، حاضرند برای محصولاتی که فردیت آنها را بیشتر مورد تاکید قرار می‌دهد، پول بیشتری بپردازند.

این یعنی کسب و کارها باید روی موضوع شخصی سازی سرمایه گذاری کنند.

۴. کنترل و مسئولیت اخلاقی زنجیره ارزش خود را در اختیار بگیرید. (حتی اگر بخش‌هایی از آن متعلق به شما نیست!)

مصرف‌کنندگان این نسل، تفاوتی بین اجزای زنجیره ارزش قائل نمی شوند. این یعنی آن ها این طور فکر نمی کنند که مثلاً بخش فروش یک برند کارش را بد انجام داده اما بخش تولید، محصول خوبی تولید شده پس بین این دو بخش تفکیک قائل شوند. یا مثلاً در بخش توزیع محصول که لزوما ممکن است در کنترل آن برند نباشد یک بی اخلاقی رخ داده باشد ولی آن را به کل برند تسری ندهند. آن‌ها بین اخلاقیات یک برند، شرکتی که مالک آن برند است و شبکه‌ای از شرکا و تامین‌کنندگان آن، تمایز قائل نمی‌شوند. اگر جایی اتفاق بدی بیفتد، کل برند در دید آن ها مخدوش می شود. بنابراین فعالیت‌های یک شرکت باید با ایده‌آل‌های آن هم‌خوانی داشته باشد و این ایده‌آل‌ها باید در همه اجزاء و ذی‌نفعان شرکت نفوذ کرده باشد.

این یعنی کسب و کارها باید حواسشان به کل زنجیره ارزش باشد.

شما هم نظرتان را بیان کنید:

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. موارد الزامی با * نشانگذاری شده اند.

*

*